1.اول ایمنی
در سه سال اول زندگی فرزندان شما این خواهد بود که آنها را زنده و سالم نگه دارید. زمانی مادرم این موضوع را به من گفت و من فهمیدم که کاملا درست است. من سه سال را با کودکان مختلف وقت گذراندم و متوجه شدم که زنده و سالم نگه داشتن فرزندانم در اولویت اول اهمیت قرار دارد.این موضوع به این معنا خواهد بود که ایمن نگه داشتن کودک در سال های اولیه یکی از مهم ترین عامل های مراقبت محسوب میشود.
البته باید نیازهای اولیه آنها را برآورده کنید. به آنها غذا بدهید، آنها را تغییر دهید، دوستشان داشته باشید، اما اول مطمئن شوید که ایمن هستند، در غیر این صورت مراقبت بی معنی می شود.
به عنوان مثال، اگر به کودک نوپای خود روی صندلی غذا میدهید، مطمئن شوید که او به بند بسته شده است، بنابراین نمیتواند از آن بالا برود و روی سرش بیفتد. غذا دادن به آنها مهم است، اما ابتدا مطمئن شوید که آنها در صندلی غذای خود ایمن و مطمئن هستند. ایمنی همیشه حرف اول را می زند.
2. دوره CPR و کمک های اولیه را بگذرانید
دوره احیای قلبی ریوی و کمک های اولیه را بگذرانید. باور کنید، هرگز نمی دانید که چه زمانی به این مهارت های آموخته شده نیاز خواهید داشت. وقتی شرایط اضطراری اتفاق می افتد، باید بدانید که چگونه از پس همه چیز برآیید.
فکر نکنید که می توانید در زمان نیاز به انجام CPR روی گوشی و کامپیوتر خود بپرید و آن را به کودک خود بدهید. زمانی که دانش لازم را ندارید، پانیک وارد عمل می شود. خود را برای شرایط اضطراری بالقوه با دانستن اینکه در زمان بروز بحران چه باید کرد، آماده کنید.
به عنوان مثال، اولین پسر ما یک روز عصر دچار ایست قلبی شد. شوهرم CPR را شروع کرد. او سالها قبل CPR را یاد گرفته بود و من اخیراً آن را یاد گرفته بودم. من به شوهرم آموزش دادم که چه کاری انجام دهد. در حالی که منتظر آمبولانس بودیم برای انجام CPR با هم کار کردیم. به گفته پزشکان بیمارستان، CPR که شوهرم انجام داد، پسرمان را زنده نگه داشت.
ما از قبل نمی دانستیم که روزی CPR را روی فرزند خودمان انجام خواهیم داد. با این حال، داشتن آموزش در کمربند ابزار شخصی ما باعث نجات جان فرزندمان در آن شب شد. موارد دیگری هم وجود داشت که من مجبور شدم از مانور هیلیچ روی فرزندانم استفاده کنم و بنابراین خدا را شکر می کنم که کلاس های آموزش CPR و کمک های اولیه را گذراندم.
منتظر ثبت نام در کلاس نباشید زیرا هنوز هیچ وضعیت اضطراری در خانه شما اتفاق نیفتاده است. این احتمال وجود دارد که یک نوع شرایط اضطراری ایجاد شود، چه خفگی، یک زخم شکاف، شکستگی استخوان، آسیب سر، یا هر بحران دیگری که نیاز به سطح سر و مهارتهایی برای کمک به کودک شما دارد.
با شرکت در کلاس CPR و کمک های اولیه برای آن موقعیت ها آماده باشید. اکثر آنها فقط چند ساعت هستند. صلیب سرخ یک ابزار جستجو در وب سایت خود فراهم می کند تا بتوانید این کلاس ها را در نزدیکی خود پیدا کنید.
3. قطار سریع السیر وقتی آماده است
کودکان زمانی شروع به استفاده از گلدان می کنند که آماده باشند. اگر شما برای آموزش گلدان به کودک فشار زیادی وارد کنید، احتمالا منجر به آموزش موفقیت آمیز گلدان نخواهد شد. آن ها باید آماده باشند و بخواهند از گلدان برای موفقیت آموزش گلدان استفاده کنند.
زمانی که آماده هستند نشانه های آن ها را از دست ندهید. کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا به آماده سازی آن ها برای عمل آموزش پتی کمک کنید، اما این مساله را تحمیل نکنید.
به عنوان مثال شما می توانید برای آن ها توالت آموزش گلدانی بخرید تا روی آن بنشینند، شما می توانید کتاب های کودکان در مورد آموزش گلدانی را برای آن ها بخوانید و به آن ها اجازه دهید لباس زیر خود را در فروشگاه انتخاب کنند.
هنگامی که آنها آماده هستند، شما می دانید. آنها روزی یک شرکت کننده مشتاق در این روند خواهند بود و می خواهند کتانی های پسر یا دختر بزرگ بپوشند و به توالت بروند. تا زمانی که علاقه یا تمایلی نشان ندهند، به احتمال زیاد وقت خود را تلف می کنید.
در برخی موارد، والدین مدت زمان لازم برای آموزش لگن را افزایش میدهند، زیرا با روشهای اجباری آموزش لگن به یک تجربه آسیبزا برای آنها تبدیل شده است. فرزندتان را مجبور نکنید که روی گلدان برود. کمکی به شما و آنها نخواهد کرد.
خودتان و آن ها را تشویق کنید و صبر کنید تا آماده به نظر برسند. هنگامی که آن ها آماده به نظر می رسند، به آن ها کمک کنید تا با استفاده از چارت های استیکر، پاداش یا روش های دیگری که برای آموزش کودکان کار اثبات شده است، به موفقیت برسند.
4. ساختار تمایل بچه ها
بچه ها تمایل ذاتی به قوانین، ساختار و مرزها دارند. آنها همچنین زمانی که روالها برقرار میشوند بهتر عمل میکنند. این بدان معنا نیست که آنها به والدینی نیاز دارند یا می خواهند که دیکتاتورهایی با انعطاف کمی باشند. در عوض، آنها به مرزهایی نیاز دارند که قوانین به وضوح توضیح داده شده باشد. برای کمک به رشد و شکوفایی آنها تا بهترین افرادی که می توانند باشند.
سازگاری با این قوانین نیز ضروری است. به عنوان مثال، کودکی که خواب منظمی ندارد و یک شب به خاطر دیر بیدار ماندن فریاد می کشد، در حالی که شب بعد حتی دیرتر بیدار می ماند و هیچ نتیجه ای ندارد، باعث سردرگمی کودک در مورد زمان خوابش می شود. اجازه دادن به کودک برای اینکه بداند زمان خوابش ۸: ۰۰ هر شب مدرسه است، به او کمک می کند تا بتواند خواب مورد نیازش را به دست آورد.
تعیین زمان مشخص باعث می شود که این قانون شناخته شود و زمان خواب آنها دیگر یک بازی حدس زدن نیست. بچه ها می خواهند بدانند که از آنها چه انتظاری می رود. آنها همچنین می خواهند روال هایی داشته باشند که بتوانند به آنها پاسخ دهند. روتین ها باعث می شود احساس امنیت کنند. داشتن قوانین و ساختار نیز به آماده سازی آنها برای بزرگسالی و دنیای واقعی کمک می کند.
وقتی بچه ها ساختار ندارند، باعث می شود که از کنترل خارج شوند. این می تواند منجر به احساس اضطراب شود. نوجوانان به خصوص به ساختار نیاز دارند، اما بسیاری از والدین فکر می کنند این زمانی است که بچه ها به انعطاف پذیری و نرمی بیشتری نیاز دارند. با این حال، این نرمی می تواند منجر به این شود که نوجوانان احساس کنند زندگی شان خارج از کنترل است.
آن ها به قوانین و ساختار نیاز دارند، اما آن ها همچنین باید درک کنند که قوانین به نفع آن ها است چون شما آن ها را دوست دارید. به همین دلیل است که برای والدین مفید است که به کودک یا نوجوان خود توضیح دهند که چرا آن ها قوانینی را دارند که دارند.
برای مثال، شما گاهی برای فرزند خود منع رفت و آمد نیمه شب را مشخص کنید و آنها دلیل این کار را از شما بپرسند،و شما در پاسخ به آنها خواهید گفت: ” بخاطر اینکه من یک مادر هستم، برای همین قوانین منع رفت و آمد را برای شما من مشخص می کنم، پس باید آن را رعایت کنید .” در بعضی مواقع ممکن است آنها از این کار والدین سرپیچی کنند.
درعوض، گفتن «من مقررات منع رفت و آمد را تعیین کردم زیرا باید بدانم که شما تا آن زمان در خانه هستید و در امان هستید، زیرا من شما را دوست دارم» احتمالاً به آنها کمک می کند تا بفهمند که شما از روی عشق و مراقبت از آنها منع آمد و شد تعیین کرده اید.
برخی دیگر از توصیه های تربیتی
به فرزند خود بیاموزید که شهروند مسئول باشد، فرزند خود را لوس بار نیاورید، اهمیت ارزش ها را برای آنها توضیح دهید، از جنگ بر سر غذا اجتناب کنید، فرزندان خود را به یک اندازه دوست داشته باشید.